معرفی گرایش و اهداف

برنامه‌‌ريزي آموزشي و برنامه‌ريزي درسي
 
در بسياري از نوشته‌ها،برنامه‌ريزي آموزشي و برنامه‌ريزي درسي از يکديگر تفکيک نشده تفاوتي بين آن‌ها گذاشته نشده است. با اين حال منابع ديگري وجود دارند که اين دو را متفاوت دانسته به صراحت يا تلويحاً تفاوت آن‌‌ها را بيان کرده است.
به نظر مي‌رسد،برنامه‌ريزي درسي که معادل انگليسي آن (Educational Planning ) متفاوت مي‌باشد،بلکه يک فرايندکاملاً مستقل و جداگانه مي‌باشد.زيرا برنامه‌ريزي آموزشي مربوط به سازماندهي امکانات آموزشي براي رسيدن به اهداف تعيين شده جامعه است ولي برنامه‌ريزي درسي مربوط به يادگيري مي‌باشد. لذا در تعريف آن گفته شده است که برنامه‌ريزي درسي عبارت است از: سازماندهي يک سلسله فعاليت‌‌هاي ياد دهي ـ يادگيري به منظور ايجاد تغييرات مطلوب در رفتار يادگيرنده و ارزش‌يابي ميزان تحقق اين تغييرات.
بر اين اساس،برنامه‌ريزي درسي اصولاً بر محور يادگيري و عوامل و عناصر آن متمرکز است و سؤال اصلي که در برابر يک برنامه‌ريز درسي قرار دارد اين است که فرايند يادگيري،چگونگي،سريعتر،عميق‌تر، پايدارتر و کم‌هزينه‌تر انجام مي‌شود.اين در حالي است که در برنامه‌ريزي آموزشي مسأله يادگيري محور توجه نيست. بلکه تمرکز در آن براين است که اهداف غايي و نهايي مملکت و جامعه چيست و تا آنجا که مربوط به آموزش و پرورش مي‌شود چگونه و در طي چه مراحلي مي‌توان و بايد به آن هدف‌ها دست يافت. از اين رو يک برنامه‌ريز آموزشي شاخص‌هاي توسعه را در ابعاد مختلف مادي و معنوي آن در نظر مي‌گيرد و نياز جامعه خود را به آن مي‌سنجد،سپس با توجه به امکانات و وضعيت موجود جامعه امکانات باالفعل و باالقوه را در جهت رسيدن يا نزديک شدن به آن شاخص‌ها و يا اهداف سازماندهي مي‌کند.
بدين جهت براي يک برنامه‌ريزي آموزشي ضروري است که :
1.   منابع آموزشي از قبيل بودجه،تعداد مسلمان موجود،تعداد وکيفيت بناهاي آموزشي،کتاب‌هاي درسي،مواد کمکي آموزشي را بداند.
2.      تعداد دانش‌آموزان،تعداد معلمان مورد نياز و تعداد کلاس‌هاي درسي را محاسبه کند.
3.      تعداد نيروهاي انساني مورد نياز و ميزان و روند افزايش آن را در دوره‌هاي مختلف زماني در آينده مورد توجه قرار دهد.
4.      و ... .
به‌طور خلاصه،يک برنامه‌ريز آموزشي،انواع وسطوح مختلف آموزشي و پرورشي با توجه به جنبه‌هاي اجتماعي،اقتصادي،سياسي،فرهنگي،هنري،منابع‌مالي و نيروي انساني جامعه طراحي مي‌کند.
 
برخي از مسائلي که يک برنامه‌ريز درسي بايد بر آن تسلط کامل داشته باشد:
1.      روان‌شناسي رشد؛
2.      روان‌شناسي کودک،نوجوان و جوان؛
3.      روان‌شناسي شخصيت؛
4.      روان‌شناسي يادگيري؛
5.      روان‌شناسي پرورش؛
6.      مسائل مربوط به اختلالات؛
7.      مسائل مربوط به هوش؛
8.      تکنولوژي آموزشي؛
9.      و ... .
علاوه بر اين‌ها،او بايد با خصوصيات آموزگار و صفات خوب و بد آن و وظايف آن کاملاً آشنا باشد، فضاهاي مناسب و نا مناسب براي يادگيري را بشناسد،قدرت انتخاب محتوا داشته باشد،شيوه‌هاي ارزش‌يابي و نحوة بهره‌برداري از آن براي بهبود کيفيت برنامه‌هاي درسي را بداند
خلاصه اين‌که،هر چه در محور يادگيري مي‌‌باشد را بداند.
برخي از آن‌چه که يک برنامه‌ريز آموزشي بايد بداند:
1.      مسائل فلسفي و به‌خصوص فلسفه پذيرفته شده جامعه را بداند؛
2.      ارزش‌ها،اعتقادات و فرهنگ جامعه را بشناسد و نقاط قوت و ضعف آن‌را بداند؛
3.      اهداف غايي و کلي جامعه را بداند؛
4.      وضعيت موجود آموزشي،اقتصادي،فرهنگي و سياسي و همچنين روند تحولات جهاني را بداند؛
5.      با مسائل جامعه شناختي به صورت علمي آشنا باشد؛
6.      تاريخ جهاني و ملي خود را بداند؛
7.      اصول و مباني برنامه‌ريزي را کاملاً بداند؛
8.      با مسائل اقتصادي،مديريتي آشنا باشد؛
9.      با مسائل آماري و قوانين آشنا باشد و نحوة کاربرد آن‌را بداند؛
10. مسائل روان‌شناسي را بداند؛
11. و ... .