اصطلاح تعليم وتربيت ديني در معاني مختلفي مي تواند به کار رود اما کاربرد آن در دو معناي زير رايج تر است:
1.1. «تعليم وتربيت ديني» به معناي تعليم و تربيت متخذ از منابع ديني يا مجموعه آموزه هاي مربوط به تعليم و تربيت که از منابع ديني اتخاذ شده است، (واژهی ديني وصف تعليم وتربيت است).در اين معنا آنچه که محققان با استفاده از روش هاي معتبر از متون ديني در بارهی تعليم و تربيت استنباط مي کنند، تعليم وتربيت ديني (اسلامي) ناميده ميشود. بر اين اساس، نظام تعليم و تربيت که شامل مباني، اهداف، اصول، روش ها، مراحل و موانع تعليم و تربيت است، ممکن است از منابع و متون دين مسيحيت گرفته شود، يا از منابع و متون دين يهوديت اخذ شود، چنانکه مي تواند از منابع ومتون ديني اسلام استنباط گردد (که در اين فرض مترادف با تعليم و تربيت اسلامي است). در هر صورت، آن نظامي، نظام تعليم و تربيت ديني (برگرفته از دين) خواهد بود که به پرورش همه ابعاد مختلف وجود انسان همچون بعد اجتماعي، سياسي، اقتصادي، عاطفي، اخلاقي، عقلاني و ديني نظر دارد و چگونگي پرورش اين ابعاد را از نظر آن دين خاص معرفي مي کند.
1.2. «تربيت ديني» به معناي تربيت بعد ديني انسان يعني: مجموعه اعمال عمدي که با هدفِ آموزش گزاره هاي اعتقادي يک دين و پرورش ايمان و التزام عملي به آن آموزه ها صورت مي گيرد.(واژهی ديني قيد اضافي براي تربيت است) در اين معنا بعد ديني انسان هم عرضِ ابعاد ديگر او مانند بعد عقلي، بعد عاطفي، بعد اجتماعي، بعد جنسي و ديگر ابعاد انسان است. بنابراين همان طور که مي توان در بارهی بعد عقلي انسان و چگونگي تربيت اين بعد سخن گفت، تربيت بعد ديني او نيز به عنوان فرايندي عملي قابل بررسي و مطالعهی علمي است.
تذکر: مفهوم اول را غالبا با اصطلاح «تعليم و تربيت ديني» يا اسلامي ياد مي کنند در حالي که براي اشاره به مفهوم دوم اصطلاح «تربيت ديني» رايج است؛ چنانکه در مورد ابعاد ديگر نيز به همين صورت اصطلاح «تربيت عقلي» ، «تربيت اجتماعي» ، «تربيت سياسي» ، «تربيت جنسي» و غيره به کار مي رود که اشاره به فرايند عمليِ تربيت دارد، نه مجموعه آموزه هاي تربيتي.
تفاوت دو معناي بالا از دو زاويه زير قابل توجه است:
· در يک نگاه تفاوت معناي اول با معناي دوم، آن است که تعليم وتربيت ديني در معناي اول بيشتر از مقولهی آموزه ها و معرفت هاست، در حالي که در معناي دوم، از مقولهی اعمال و اقداماتي است که در طي يک فرايند انجام مي شود تا نهايتا ايمان و التزام عملي به يک دين خاص در افراد به وجود آيد.
· در نگاه ديگر، معناي نخست نسبت به معناي دوم عموميت دارد زيرا نظام تعليم و تربيتِ متخذ از دين به همهی ابعاد وجود انسان (اعم از بعد عقلي، بعد عاطفي، بعد اجتماعي، بعد جنسي و بعد ديني) مي پردازد. اما در معناي دوم به مفهوم خاص تربيت بعد ِديني انسان به کار مي رود که بعد ديني شامل عقايد ديني، ارزش ها و التزام عملي به رفتارهاي ديني است.
صرفنظر از اختلافات موجود در اين زمينه، گرايش حاضر در مقطع کارشناسي ارشد، شامل ارائهی علوم، مباحث و معارفي است که به تربيت ديني به معناي خاص آن (معناي دوم)مي پردازد. در اين مطالعه مبادي تصوري، تصديقي و مباني، اصول، روش ها، مراحل و موانع و آسيب شناسي چنين تربيتي معرفي مي شود. البته اين معرفي ممکن است از ديدگاه يک يا چند مکتب يا دين صورت گيرد که در گرايش حاضر، با توجه به اهداف مؤسسه، هدف آن است که ضمن طرح ديدگاه هاي مکاتب و اديان مختلف در بارهی تربيت ديني و مقايسهی آن ها، بر معرفي ديدگاه دين مبين اسلام تأکيد شود و طرح ديدگاه هاي ديگر، زمينه براي شناخت و بررسي عميق تر آموزه هاي اسلام در اين باره را فراهم آورد.